
گیاهانی که دارای مواد و مایعات رنگین هستند، نقطه آغازین استفاده از این گیاهان توسط انسان میباشد. انسان در ابتدا از مواد رنگین برای خود آرایی استفاده میکردند. این کار در ابتدا توسط مردان انجام شد. هدف از این کار جلب توجه زنان و دور شدن دشمنان، بوده است. این روش در بین مردمان آفریقایی و قبیله های بومی استرالیا وجود دارد. پس از سالها با شناخت و روشهای تهیه الیاف، از آن برای رنگرزی بهره بردند.
پیشینه رنگرزی در جهان
بیش از 3000 سال قبل از میلاد در چین، رنگرزی انجام میشده است. قدیمی ترین اسناد از مذهب هندو که در رابطه با رنگرزیاست، متعلق به 2500 سال پیش از میلاد است. در آن زمان رنگرزها کالای ابریشمی و پارچه های طلایی زربافت خود را به رنگهای گوناگون رنگرزی میکردند. از این اسناد تاریخی میتوان نتیجه گرفت که رنگرزی در آن هنگام یک کار معمول و متداول بودهاست. عقیده بر این است که این پیشه و صنعت از ایران به مصر منتقل شدهاست. از نقاشیهای روی دیوارههای گورهاها چنین برمیآید میشود که از بیش از ۳۰۰۰ سال پیش از میلاد مصریها حصیرهای رنگی میساختهاند و آنها را روی دیوارهایشان آویزان میکردهاند. بوته رنگرزها، که بدون شک امروزه به عنوان گلرنگ شناخته شده در آن دوره برای ایجاد رنگهای قرمز و زرد بر روی کالای نساجی به کار میرفتهاست. پیرامون ۱۴۵۰ سال پیش از میلاد مصریها بهطور شگفتآوری کالای نساجی را با ساختار ظریفی میساختند و قادر بودند آنها را با رنگهای گوناگون رنگرزی کنند.
تا اواسط قرن نوزدهم، تمامی مواد رنگرزی از منابع طبیعی به دست میآمدند. کتابی در مورد رنگرزی و چاپ چلوار توسط پارنل در سال ۱۸۴۴ میلادی نوشته شده و آمار خوبی دربارهٔ مواد رنگرزی طبیعی که قبل از تولید مواد رنگرزی مصنوعی مورد استفاده قرار میگرفتند، دادهاست. در انگلستان، فرانسه و آلمان، گیاهی به نام ایساتیس کشت میشدهاست، از این گیاه ماده فعالی به نام ایندیگوتین استخراج میشد که در رنگرزی جهت به دست آوردن رنگ آبی استفاده میشد. سال ۱۸۵۶ پرکلین ماده رنگرزی مفیدی به نام ماوین تولید کند. در سال ۱۸۵۸ شیمیدانی به نام ورگوئین مادهای رنگزا به نام فیوشین را تولید نمود. در سال ۱۸۶۳ لایت فوت برای نخستین بار، روش رنگرزی موفقی با رنگ سیاه بر اساس اکسیداسیون آنیلین که روی پنبه آغشته شده بود کشف کرد. وی در این فرایند محصولی تولید کرد که به نام آنیلین سیاه شناخته شد. از قرون وسطی تا زمان حال تولید مواد رنگزا با گسترش چشمگیری مواجه بودهاست، امروزه کارخانههای زیادی در زمینه تولید مواد رنگزا که ماده اساسی رنگرزیاست، فعال بودهاند.
پیشینه رنگرزی در ایران
رنگرزی در ایران سابقهٔ دیرینهای دارد. پیش از اسلام، به خصوص شواهدی همچون اشارهٔ گزنفون مورخ یونانی، به کارگاه قالی بافی شاهان هخامنشی در شهر سارد مربوط به ۴۰۰ سال قبل از میلاد و نوشتههایی دربارهٔ قالی ارغوانی رنگ، روی قبر کوروش و کهنترین اثر دارای گره ایران، که تا به حال نخستین نمونه قالی ایران محسوب شده و توسط پروفسور رودنگر در مغولستان در ناحیهای به نام پازیریک کشف شدهاست، وجود هنر قالی بافی و به پیرو آن صنعت رنگرزی را از آغاز تاریخ ایران باستان به صورت هنری ارزنده و تکامل یافته در منطقه قطعی میسازد. در حاشیهٔ فرش پازیریک، نقش تعداد زیادی اسب به چشم میخورد و در بافت آن از رنگهای سبز، آبی، قرمز و زرد استفاده شدهاست. با بررسی نقوش و همچنین طریقهٔ بافت آن معلوم میشود که دست کم سنت هزار سالهای لازم است تا چنین فنون پیچیدهای شکل گیرد. در دوره ساسانی رنگرزان از احترام خاصی برخوردار بودهاند. کشف نمونههایی از پارچههای دوره ساسانی که شاهکارهایی از ذوق و ظرافت و هنر طراحی و رنگرزی به حساب میآید ناشی از وجود صنایع پیشرفته رنگرزی و نساجی و بی تردید بافت فرش است که اعتبار آن را به اوج میرساند. از نمونههای فرش ساسانی فرش بهارستان یا بهارخسرو میباشد که علاوه بر استفاده از سنگها و جواهرات و تزئینات گرانبها و بینظیر، استفاده از رنگهای زیبایی که تمام فصول سال را به نحو شگفتانگیزی در مقابل نگاه بیننده قرار دادهاست.
شیوهٔ ساسانیان در بهکارگیری رنگها با شیوهٔ بیزانسی تفاوت داشته و تنها رنگهای به کار رفته یکیاست ولی رنگهای ساسانی دارای درخشش کمتر و معتدلتر است و هنرمندانهتر تقسیم شده و با در نظر گرفتن نقش انتخاب شدهاند. در دوران آل بویه و سپس سلجوقیان به وجود کارگاههای رنگرزی که به صورت صنفی و تولیدی در بسیاری شهرهای ایران نظیر یزد، کاشان و اصفهان اشاره شدهاست. در این کارگاهها علاوه بر بافندگان، رنگرزان نیز بهطور دائم حضور داشتند و تجربه و مهارت و ذوق خود را در این رنگرزخانهها بهکار میگرفتند. شهرت ایرانیان در رنگسازی و دریافت ارزش رنگها بهخصوص در زمینههای مربوط به کتابسازی و مینیاتور نیز به مرزی رسیده بود که با گسترش مکتب هنری برجستهای نظیر مکتب هرات، ایرانیان به عنوان استادان رنگ شناخته میشدند. با شروع حکومت سلاجقه در ایران تمامی فنون و به خصوص رنگرزی و قالی بافی نیز به خاطر عشایر ترک در سراسر کشورهای اسلامی اهمیت فراوان پیدا کرد. یک نمونه از بافتههای دوره سلجوقی که در موزه متروپولیتن نیویورک موجود است دارای اشکال توریقی به رنگ پرتغالی و قهوهای، و قطعهای دیگر به رنگ سبز و سفید است. رنگهای فرش با استفاده از گیاهان و به کمک مهارت استادکاران رنگرز به حد و دامنهای رسید که به تدریج دیگر هنرها و صنایع دستی را در سایه قرار داد. روناس، نیل، اسپرک، پوست گردو، پوست انار و زعفران و سایر رنگهای گیاهی که از صدها سال پیش بشر شناخته بود به دست هنرمندان رنگرز ایرانی جلوهای یافت که در هیچ کجای دیگر از جهان تقلید شدنی نبود. دوران صفویه اوج ترقی صنایع رنگرزی و قالی بافیاست؛ خوشبختانه آثار زیادی از آن زینت بخش موزههای دنیاست که شیوه رنگ آمیزی ملایم و بینظیر در قطعات به دست آمده به چشم میخورد. رنگهای متعددی که در بافت قالیها بکار رفتهاست که عبارتند از: قرمز سیر، آبی، سبز، زرد کمرنگ و نارنجی؛ که این رنگها تقریباً معادل رنگهایی هستند که امروزه در رنگرزی سنتی ایران از آنها استفاده میشود و نشانهٔ بارز قدمت صنعت رنگرزی در ایران است. رنگرزان به کمک خلاقیت خود، ته رنگهایی به وجود میآوردند که با یکدیگر تفاوت جزئی داشتند. مثلاً در ترکیب رنگها، بنفش مخلوط با سرخ را برای ساختن رنگی مانند شاهتوتی که درخشش شگرفی داشت یا با مخلوط بیشتری از زرد تند آنها را به رنگ سرخ خرمالویی درمی آوردند. صنعت رنگرزی ایران در اواخر دوران صفویه، همزمان با رشد رنگرزی مدرن در اروپا عظمت و اهمیت خود را تا حدی از دست داد. در دورهٔ پهلوی کاربرد رنگهای شیمیایی خارجی نسبت به رنگهای طبیعی افزایش چشمگیری پیدا کرد.